آلما حسني

راه هاي ارتباط موثر با والدين به صورت دسته بندي شده در زمينه تربيت كودك و نوجوان آورده شده است.

تربيت فرزند هرگز كار آساني نيست، اما از طريق ارتباط كلامي والدين با فرزندان مي توانيد فرزند خود را طوري تربيت كنيد كه آينده فرزند خود را تضمين كنيد. والدين فقط بايد از كلمات يا زباني استفاده كنند كه با سن فرزندشان مناسب باشد و هرگز بر سر آن ها فرياد نزنيد و كلمات مبتذل نگوييد.

راه هاي ارتباط موثر با والدين

• صبور بودن. اين يك مورد مهمي است، صبور بودن يك نوع مزيت مي باشد و از راه هاي ارتباط موثر با والدين مي باشد.
• گوش دادن. در حاليكه اكثر والدين بر اين باورند كه در حين صحبت كردن بچه هايشان به طور واقعي به حرفهايشان گوش مي دهند، ولي شما به راحتي مي توانيد از طريق بيان كردن اظهارنظرهاي كوتاه باعث شويد كه فرزند شما اولويت هاي مدنظرتان را در نظر داشته باشد. …
• شناخت.
• همساني.
• همدلي يك وش برقراري صحيح ارتباط والدين با فرزندان
• توانايي مربوط به بيان كردن دوست داشتن.
• سختگيري نكردن.
• انعطاف پذيري از راه هاي ارتباط موثر با والدين
• به كودكتان ياد دهيد كه چگونه احساسات خودش را بروز دهد و آن را درك كند، وقتي فرزندتان احساسات خود را بيان مي كند، بدون قضاوت به آنچه مي گويد گوش داده و احساسات او را درك كنيد.
• اگر مطمئن نيستيد كه بايد چه چيزي بگوييد يا چگونه آن را بگوييد، لازم نيست فوراً پاسخ دهيد مي توانيد با مشاور مشورت كنيد و سپس به او پاسخ دهيد.

اهميت ارتباط كلامي والدين با فرزندان چيست؟

ارتباط شامل انتقال اطلاعات از فردي به فرد ديگر است و مي تواند شفاهي (غيركلامي)، مثبت يا منفي، مؤثر يا بي اثر باشد. ارتباط موثر والدين با فرزندان بسيار ضروري است و والدين بايد مشاوره رابطه والدين با فرزند را ياد بگيرند.

ارتباط كلامي والدين با فرزندان مي تواند نه تنها براي كودك بلكه ساير اعضاي خانواده نيز مفيد مي باشد و باعث نزديكي اعضاي خانواده به يكديگر مي شود. اين امر منجر به ايجاد يك رابطه شادتر و سالم تر بين طرفين مي شود و مشكلات روابط را به حداقل مي رساند.

ارتباطات ناكارآمد يا مضر بين فرزندان و والدين ميتواند باعث شود كه كودكان باور كنند كه آن ها بي‌اهميت هستند يا درك نمي شوند. عزت نفس پايين آن ها به مرور پايين مي آيد و ممكن است تصميم‌گيري را براي آن ها دشوار كند.

اكثر كودكاني كه بدون ارتباط صحيح بزرگ شده اند والدين خود را غيرقابل اعتماد مي دانند. آن ها ترجيح مي دهند مشكلات را براي خود نگه دارند يا با دوستان به اصطلاح خود در ميان بگذارند، زيرا مي دانند كه حمايت والدين خود را دريافت نمي كنند.

به همين دليل براي والدين بسيار حياتي است كه ارتباطي سازنده و مؤثر با فرزندان خود برقرار كنند و اعتماد به نفس و حمايت كافي را به كودك خود ارائه دهند.

والدين خوب به چه معنايي مي باشد؟

والدين مناسب مطلع مي باشند كه فرزندان خودشان را در چه زماني آزاد بگذارند.

ما نياز داريم كه نحوه تفكر مستقل، حل كردن مشكلات و داشتن يك اعتماد عميق به توانايي هاي خودشان را به فرزندانمان آموزش دهيم.

با توجه به زمان و كارايي موجود، كاري كه والدين براي فرزندان خودشان انجام مي دهند، عبارت از مواردي مي باشد كه خود فرزندان به راحتي مي توانند براي خودشان انجام بدهند.

چهار سبك ارتباط والدين با فرزندان 

اين سبك هاي سرپرستي در چهار گروه گسترده اي قرار مي گيرند كه به صورت كلي مورد پذيرش قرار گرفته است.

هر چند كه محققان مختلف، عناوين مختلفي را براي اين سبك ها در نظر گرفته اند، ولي معمولا اين سبك ها به اين صورت نامگذاري مي شوند:

• قدرت طلب،
• مقتدر،
• آسان گير 
• دخالت نكننده.
• والدين قدرت طلب سخت گير 
• كنترل كننده هستند.

تعامل والدين با فرزندان

۸ روش براي تبديل شدن به والدين بهتر و ارتباط والدين با فرزندان شامل:

1. اجتناب كردن از مقايسه و لقب گذاري. شما مي توانيد يك نوع والديني باشيد كه زمان خودش را صرف آموزش دادن روش ها، عادت ها و رفتار هاي خوب به كودكانش مي كند. …
2. حرف هايي كه مي گوييد را انجام بدهيد.
3. اجازه بدهيد كه فرزند شما اشتباهاتي انجام بدهد.
4. هيچ كاري انجام ندهيد. …
5. مصرف غذاي خودتان را به عنوان ابزاري براي راحتي يا تشويق كردن استفاده كنيد.
6. نسبت به رفتار “بد” بي توجه باشيد.
7. به قدرت خودتان اعتماد داشته باشيد.
8. نسبت به پذيرفتن تغييرات آمادگي داشته باشيد.

منبع : راه هاي ارتباط موثر با والدين | ۴۰ تكنيك معجزه آسا

اختلال احتكار (Hoarding Disorder) منجر به انباشت بيش از حد وسايل مي شود كه اغلب باعث ايجاد فضاي زندگي شلخته، غيرقابل مديريت يا ناسالم مي شود.

بسياري از ما مستعد اين اختلال هستيم به ويژه هنگام نگه داري يادگاري هاي نوستالژيك، يا چيزهايي كه مطمئن هستيم روزي مفيد خواهند بود.

اما اگر اختلال احتكار داريد، ممكن است خانه شما آنقدر مملو از وسايل باشد كه برخي از فضاهاي زندگي غيرقابل استفاده شود. در موارد شديد، اقلام از كف خانه تا سقف انباشته مي شوند و اين امر حركت در اتاق ها، تهيه غذا، رفتن به رختخواب يا استفاده از حمام را دشوار مي كند.

علاوه بر ايجاد شرايط سخت و خطرناك زندگي، اين نياز بيش از حد به جمع آوري دارايي مي تواند تأثير بدي بر سلامت، روابط و توانايي شما براي عملكرد در زندگي روزمره داشته باشد. ممكن است از نياز خود به خريد اقلام شرمنده، از نحوه زندگي خود خجالت بكشيد و نتوانيد ديگران را به خانه خود دعوت كنيد.

چه اختلال احتكار خفيف باشد يا شديد، فقط فكر كردن به جدايي از دارايي هايتان مي تواند از نظر عاطفي براي شما ناراحت كننده باشد. شما خود را به اقلام به ظاهر بي‌ارزش متصل كرده‌ايد و اين مي‌تواند باعث شود كه تلاش براي دور انداختن آن‌ها شما را با احساس اضطراب، گناه يا غم همراه كند.

با اين حال گام‌هايي وجود دارد كه مي‌توانيد براي غلبه بر علائم احتكار و ايجاد نگرش‌هاي جديد و سالم‌تر براي بهبودي خود برداريد. اولين گام اين است كه همه آنچه را كه مي توانيد در مورد اختلال احتكار و تأثير آن بر زندگي درك كنيد.

خطرات اختلال احتكار

با افزايش تعداد وسايلي كه خانه شما را پر مي كنند، خطرات سلامتي نيز افزايش مي يابد. عليرغم بي نظمي، بهم ريختگي و بي نظمي، برخي از افراد مبتلا به اختلال احتكار متوجه اختلال خود نمي شوند. در عوض، ممكن است دوستان يا اعضاي خانواده آن ها براي تغيير به آن ها فشار مي آورند.

• به هم ريختگي مي تواند منجر به افزايش خطر سقوط يا زمين خوردن شود.
• اجاق‌ها و بخاري‌هاي شلوغ و به هم ريخته مي‌تواند باعث خطر آتش‌سوزي شود و فرار از آتش را سخت تر مي كند.
• با جمع شدن گرد و غبار، ممكن است دچار آلرژي يا مشكلات تنفسي مانند COPD شويد.
• احتكار مي تواند توانايي شما را در حفظ استانداردهاي اوليه بهداشتي محدود كند، حتي منجر به هجوم حشرات و جوندگان شود. احتكار حيوانات مي تواند اين مشكلات را حتي بدتر كند.
• آشفتگي خانه شما مي تواند مشكلات سلامتي براي همسايگان شما ايجاد كند و منجر به درگيري، اخراج يا اقدامات قانوني شود.
• اگر متاهل هستيد، اختلال احتكار مي تواند رابطه شما را متلاشي كند، حتي منجر به جدايي يا طلاق شود.
• شرايط زندگي مي تواند انجام لوله كشي، گرمايش يا ساير تعميرات خانه را دشوار كند.
• شرم از محل زندگي شما مي تواند بر زندگي اجتماعي شما تأثير بگذارد و دعوت دوستان يا خانواده به خانه را دشوارتر كند و باعث شود از نظر اجتماعي احساس انزوا كنيد.

علائم و علت شناسي اختلال احتكار

اين اختلال  شايع تر از آن چيزي است كه ممكن است تصور كنيد. در واقع، ۲۵ درصد از ما برخي از علائم احتكار را نشان مي‌دهيم.

اختلال احتكار اغلب در خانواده ها ديده مي شود و بيشتر در افراد بالاي ۵۵ سال رخ مي دهد، علائم اختلال احتكار اغلب در اوايل نوجواني ظاهر شود. ممكن است در كودكي زماني كه ديگران وسايلتان را برداشتند ناراحتي زيادي را تجربه كرده باشيد.

در موارد ديگر، اختلال احتكار پس از يك رويداد استرس زاي زندگي مانند طلاق، مرگ يكي از عزيزان يا بيكاري ايجاد مي شود.

بسياري از افراد مبتلا به اختلال احتكار دارايي خود را به عنوان بخشي از خود مي دانند، بنابراين دور انداختن آن ها از نظر عاطفي دردناك مي باشد و آن را مانند پايان دادن به رابطه يا دور انداختن بخشي از هويت خود مي دانند.

علائم شايع اختلال احتكار

• مشكل دائمي در دور انداختن دارايي‌ها و وسايل، حتي آن‌هايي كه هيچ استفاده يا ارزش واقعي ندارند، مانند روزنامه‌هاي قديمي، لباس‌ها، رسيد، ظروف غذا، ناخن‌هاي شكسته يا كيسه‌هاي پلاستيكي.
• نياز شديد به ذخيره اقلام و تجربه درد عاطفي يا ناراحتي از دور انداختن آن ها.
• نسبت دادن احساسات به اشياي بي جان، داشتن وابستگي عاطفي شديد به دارايي ها.
• نگراني در مورد تمام شدن چيزهاي خاص، مانند وسايل خانه، يا باور اين كه روزي حتي براي اشياء ناخواسته كاربرد پيدا خواهند كرد.
• بي نظمي، حتي نمي‌دانيد چه چيزي را بايد نگه داريد يا در كجا قرار دهيد.
• انباشتن دارايي تا حدي كه خانه شما شلوغ شود.
• احتكار بر عملكرد روزانه شما در محل كار، روابط شخصي يا سلامت و رفاه شما تأثير مي گذارد.
• بسياري از افراد مبتلا به اختلال احتكار، مشكلات رواني ديگري مانند افسردگي، اختلال اضطراب، PTSD ، ADHD يا معمولاً اختلال وسواس فكري-اجباري (OCD) را تجربه مي كنند.

وسواس احتكار در كودكان

بخشي از دليل نگهداري اشياء در بچه‌هايي كه احتكار مي‌كنند اين است كه نگرانند كه اگر چيزها را در كشو بگذارند، آن ها را فراموش مي‌كنند.

كارشناسان خاطرنشان مي كنند كه كودكان از سنين پايين شروع به جمع آوري اشيا مي كنند، معمولاً چيزهايي مانند حيوانات عروسكي، برچسب ها، ماشين هاي اسباب بازي، عروسك ها يا كارت ها جمع آوري اشيا مي تواند نقش مثبتي در رشد آن ها داشته باشد.

اين به كودكان كمك مي كند تا دسته بندي كنند و حس كنترل و تسلط را توسعه دهند و هويت بسازند. كودكاني كه مجموعه جمع آوري مي كنند به مجموعه هاي خود افتخار مي كنند و دوست دارند آن ها را با ديگران به اشتراك بگذارند و در مورد آن صحبت كنند.

آمار نشان مي دهد كه تا ۲۰ درصد از افراد مبتلا به اختلال احتكار از وسواس رنج مي برند . با اين حال، افراد مبتلا به وسواس تمايل دارند آنقدر دارايي جمع كنند كه خانه هايشان غيرقابل سكونت شود. اين كار براي ارضاي افكار ناخواسته و مزاحم كه باعث ايجاد اضطراب مي شود انجام مي گردد.

از طرف ديگر، فردي كه دچار اختلال احتكار است، هم احساسات مثبت و هم احساسات منفي را تجربه مي كند. آن ها از به دست آوردن دارايي جديد لذت مي برند، اما زماني كه لازم است شيء را دور بياندازند ناراحت مي شوند.

منبع : اختلال احتكار | درمان وسواس احتكار در بزرگسالان و كودكان

بازي براي آموزش همدلي به كودكان و بازي در مورد همكاري باعث مي شود كودكان بهتر بتوانند احساسات خود را بروز دهند و نظرات ديگران را درك كنند.

بازي براي همكاري| بازي براي آموزش همدلي به كودكان

۱. جريان سيال ذهن

وسايل مورد نياز:  كاغذ و قلم و آهنگ بي كلام

اهداف:

• بيان افكار بدون ترس از انتقاد
• قبول نظر ديگران بدون انتقاد از آن ها
• آموزش فكر دست جمعي

روش بازي: هر بازيكن عنواني بالاي صفحه خود مي نويسد اين عنوان مي تواند جمله، سوال، نگراني يا مسئله اي باشد كه كودك طرح مي كند. اين كاغذها دست به دست مي چرخد هر بازيكن بايد چيزي در برگه اي كه به دستش مي رسد بنويسد. كودك مي تواند سوال بنويسد يا جواب دهد.  ايده هاي زيادي را مي توان در زمان كم توليد كرد هر فرد بايد سريع نظر خود را بنويسد و نيازي نيست خود را سانسور كند ولي هيچ فردي نبايد از نظرات ديگران انتقاد كند.

ارزيابي:

• كدام نطرات شما را به فكر فرو برد؟ چرا؟
• نكته: بهتراست كه آهنگ آرام و بي صدايي در فضا پخش شود تا تمركز كودكان افزايش يابد.

۲. فكرم را كامل كن

وسايل مورد نياز: كاغذ و خودكار

هدف:

• بيان نظر
• بيان احساس
• درك احساس و نظر ديگران
• بازي در مورد همكاري

روش بازي: هر فرد برگه اي كاغذ را به شانزده تكه تقسيم مي كند، سپس معلم به ترتيب ۱۶ جمله را به صورت نصفه مي خواند و پس از هر جمله منتظر مي ماند تا كودكان جمله را روي برگه كامل كنند. به طور مثال: « محيط اطراف ما بهتر مي شود اگر…» سپس معلم صبر كرده تا همه جمله را تكميل كنند و سپس جمله دوم را مي خواند: « وقتي بزرگ تر شدم مي خواهم…» و به همين ترتيب.

مثال هاي بيش تر:

• « نمي خواهم…»
• « چيزي كه در مورد معلممان دوست دارم اين است كه…..»
• « دوست دارم معلمم…»
• «كاش دوستان بيش تري داشتم تا….»
• «در اردوي مدرسه…»
• « مدرسه سخت مي شود اگر…»
• «مدرسه بهتر مي شود اگر…»
• « وقتي وارد مدرسه ميشوم…»
• « مدرسه وقتي خوب است كه…»
• « در مدرسه مي ترسم…»
• « در راه مدرسه…»
• « به بقيه دانش آموزان كمك مي كنم تا…»
• « بقيه مرا دوست ندارند وقتي كه…»
• « دوست ندارم كلاسمان…»
• «بعداز ظهرها كه كلاس تمام مي شود…»

بازي هاي مشاركتي براي كودكان

۳. گم شده| براي آموزش همدلي به كودكان

وسايل مورد نياز: خودكار و تكه كاغذ و يك جعبه براي نگه داشتن نقاشي آن ها

اهداف

• تقويت تصوير خود
• پذيرش خطاها
• تاكيد بر نقاط قوت
• بازي براي آموزش همدلي به كودكان

روش بازي: هر بازيكن خودش را در سه يا پنج جمله توصيف مي كند و آن ها را روي برگه مي نويسد همه برگه ها را درون جعبه قرار دهيد، كودكان به ترتيب تكه اي كاغذ بيرون مي كشد و حدس بزنند كه چه كسي آن را نوشته است.

نكته: اگر افراد نسبت به يكديگر غريبه بوده و ويژگي هاي خود را به خوبي نمي دانند،  مي توانيد ويژگي هاي ظاهري را نيز به آن اضافه كنيد.

ارزيابي:

• چه چيزي در توصيف خودتان دشوار بود؟
• آيا كسي در توصيف خود از ايراداتش نيز نام برده است؟

۴. بازي در مورد همكاري، چه كسي آن را گفت؟

اهداف:

• تقويت تصوير خود
• آموزش حافظه بصري
• اشنايي با يكديگر
• فعاليتي براي پرورش ابراز همدلي كودك با ديگران

روش بازي: اين بازي در مورد همكاري بوده و براي كودكاني طراحي شده است كه يكديگر را نمي شناسند، بازيكنان با چشم هاي بسته راه ميفتند و هنگامي كه رهبر گروه بگويد « بايستيد» رهبر گروه به شانه يكي از بچه ها مي زند و آن كودك خودش را بلند معرف مي كند سپس رهبر فرياد مي زند كه دوباره حركت كنيد و همه حركت مي كنند تا رهبر بگويد چشم ها باز سپس كودكان حدس مي زنند كه چه كسي خود را معرفي كرده است.

نكته: در گروه هايي  كه اعضاي گروه يكديگر را مي شناسند هنگام معرفي كودكان بايد صداي خود را تغيير دهند.

منبع : ۱۱ بازي براي آموزش همدلي به كودكان

نشانه هاي بي توجهي مرد به زن، نشانه هاي مرد بي احساس و طرز برخورد با بي توجهي شوهر در هر رابطه اي متفاوت مي باشد اما مي توان برخي از آن ها را كه در اكثر روابط ديده مي شوند نام برد. در اين مقاله به 

نشانه هاي مرد بي احساس

1) اودر مورد روزي كه داشتيد سوال نمي كند.

آخرين باري كه شوهرت در مورد روزي كه داشتي از تو پرسيده است يادت مياد؟ اين نشان مي دهد كه همسرت كنجكاو است در مورد اتفاقاتي كه براي تو افتاده است بيش تر بداند. براي اين كه اين كار را تبديل به عادت كنيد حتماً حداقل چند بار در هفته از او بپرسيد كه روزش چطور بوده و واقعاً به آنچه در پاسخ مي گويد گوش دهيد. اين اقدام كوچك مي تواند راه طولاني را براي برقراري ارتباط مجدد با شوهرتان و بازگرداندن عشق به زندگي مشترك شماباشد.

2) او نمي خواهد با شما وقت بگذراند

هنوز هم با يكديگر خوش ميگذرانيد؟ يا احساس مي كنيد كه همسرتان ديگر علاقه اي به گذراندن وقت با شما ندارد؟ آيا خود شما فعاليت هاي مشتركي را فراهم مي كنيد كه هردو از آن لذت ببريد؟

اگر هيچ يك از كارهاي بالا را انجام نمي دهيد بهتراست كه با هم صحبت كنيد، زمان هايي را به فعاليت هاي مشترك اختصاص دهيد و در مورد انجام آن ها سختگير باشيد.

3) نيازهاي عاطفي شما را ناديده مي گيرد

اگر احساس مي‌كنيد كه همسرتان علاقه‌اي به گوش دادن به حرف‌هاي شما يا درك احساس شما ندارد، مي‌تواند نشانه‌اي از اين باشد كه رابطه شما سرد شده است و از يكديگر فاصله گرفته ايد. اين مورد بسيار مهم مي باشد اگر احساس مي كنيد كه نيازهاي عاطفي و احساسات شما در رابطه درك نمي شود حتما به مشاور مراجعه كنيد.

4) ديگر از شما تعريف نمي كند

بسياري از مردان و زنان احساس مي كنند كه نيازي نيست هرروز و مرتب از همسر خود تعريف كنند اما اين امر اشتباه مي باشد، تعريف از يكديگر به نزديك شدن شما به هم كمك زيادي مي كند. اگر همسرتان غذا درست مي كند از دستپخت او تعريف كنيد، اگر همسرتان هرروز سر كار مي رود از تلاش او براي زندگي مشترك تقدير كنيد. با اين كار به آن ها نشان مي دهيد كه قدر كارهايي كه براي شما انجام مي دهند را مي دانيد.

5) از رابطه جنسي دوري مي كند

رابطه جنسي بخش بسيار مهمي از هر رابطه است، بنابراين دوري از آن نتايج بسيار بدي را براي شما به همراه دارد. آخرين بار چه زمان با هم رابطه جنسي داشته ايد؟ آخرين بار كي يكديگر را در آغوش گفته و بوسيده ايد؟ 

6) از خانه فرار مي كند

سعي كنيد محيط خانه بدون از جنجال باشد تا همسرتان براي حضور در آن لحظه شماري كند، مي توانيد با يكديگر در مورد اينكه چه چيزي باعث مي شود محيط خانه بهتر شود صحبت كنيد.

7)مانند گذشته رمانتيك نيست

رابطه ها به مرور زمان اشتياق و ذوق اوليه را از دست مي دهند اما نبايد به طور كامل رمانتيك بودن را كنار بگذاريد، براي هم گل و هديه بخريد، برخي شب ها براي پياده روي يا ديدن فيلم بيرون برويد و غيره.

سعي كنيد شوق و اشتياق را به زندگي خود برگردانيد تا اتش عشق خاموش شده را دوباره روشن كنيد.

8) در اطراف او احساس عدم جذابيت مي كنيد

هر زني لياقت اين را دارد كه احساس كند زيبا و دوست داشتني باشد، شما هم همينطور! ابتدا به اين فكر كنيد كه چه كارهاي همسرتان باعث مي شود اين احساس را داشته باشيد سپس سعي كنيد در مورد اين احساسات با او يا مشاور حرف بزنيد تا راهكارهايي براي حل آن پيش پاي شما قرار دهند.

9) ديگر به شما گوش نمي دهد

آيا شده است كه احساس كنيد حرف هاي شما براي همسرتان اهميتي ندارد؟در ميان حرف شما مي پرد يا اصلا اهميتي به صحبت هاي شما نمي دهد؟
تنها كاري كه بايد انجام دهيد اين است كه از او سؤالاتي بپرسيد تا مجبور شود بهتر به حرف هاي شما گوش دهد.

10) به نظرات شما احترام نمي گذارد

او دوست ندارد با شما در مورد چيزي بحث كند، نمي‌خواهد در مورد چيزهايي كه دوست داريد و دوست نداريد بداند و علاقه اي هم نشان نمي دهد.

اين يكي از مهم‌ترين نشانه‌هاي يك شوهر بي‌اهميت است كه هرگز به نظرات و عقايد شما گوش نمي‌دهد.

11) عمدا سعي مي كند شما را آزار دهد

اگر شوهرتان مدام سعي مي‌كند شما را عصباني كند يا حرف هايي مي زند كه مي داند نسبت به آن ها حساس هستيد بهتراست با او صحبت كنيد و بدون شوخي به او توضيح دهيد كه حرف هاي او باعث مي شوند چه احساساتي داشته باشيد.

12) همه چيز را به گردن شما مي اندازد

اگر شوهرتان مدام شما را به خاطر هر اشتباهي سرزنش مي كند، حتي عواملي كه خارج از كنترل شما هستند، نشانه واضحي است كه او ديگر به احساسات شما اهميت نمي دهد و نسبت به رابطه سرد شده است.

13) از هر كاري كه انجام مي دهيد انتقاد مي كند

« چرا ظرف ها را  نشستي؟»، « چرا لباس ها بو مي دهد»، « چرا باشگاه نميري انقدر اضافه وزن داري؟« همه اين موارد حرف هايي است كه همسرتان ممكن است با آن ها ارزش كارهاي شما را پايين بياورد و از شما انتقاد كند.

14) از ديدن شما خوشحال نمي شود

هيچ چيز بدتر از لحظه غم انگيزي نيست كه متوجه مي شويد همسرتان ديگر براي ديدن شما هيجان زده نمي شود. اگر كاري نكرده ايد كه همسرتان با اين روش شما را تنبيه كند بهتراست به فكر بهبود وضعيت افتاده و به صميميت خود و همسرتان كمك كنيد.

15) خيانت

هيچ نشانه اي مانند خيانت نمي تواند به شما نشان دهد كه همسرتان اهميتي به رابطه شما نمي دهد و بايد در آن تجديد نظر كنيد.

منبع : 15 نشانه هاي بي توجهي مرد به زن + درمان