بهترين و سريع ترين درمان وسواس خود بيمار پنداري
بسياري از افراد مدام نگران سلامتي خود هستند و نگران هستند كه علائم بيماري هاي مشكلات را داشته باشند. نام اين اختلال وسواس خود بيمار پنداري(hypochondria) مي باشد كه در اين مقاله به درمان و شرح اين بيماري پرداخته شده است.
احتمالا تابحال در اطرافيان خود با افرادي برخورد داشته ايد كه مدام نگران سلامتي خود هستند، از بيماري زياد حرف مي زنند و دل مشغولي زيادي در خصوص اين موارد دارند. در بسياري از موارد ممكن است شما سعي كرده باشيد فرد را متقاعد كنيد كه افكار اشتباهي دارد و اوضاع آنطور كه او فكر مي كند بد نيست، اما مجدد مشاهده مي كنيد كه نگراني هاي فرد به قوه خود باقي مانده اند، يا اينكه ممكن است خودتان چنين علائمي داشته باشيد و چنين تفكرات و دل مشغولي هايي خودتان را درمانده كرده باشد.
چنين مواردي نشان دهنده وسواس بيمار پنداري هستند كه البته نام دقيق اين اختلال، خود بيمار پنداري يا هيپوكندريا (hypochondria) است. كه در اين مقاله براي شرح اين اختلال از اصطلاح تخصصي آن يعني خودبيمارپنداري استفاده مي كنيم.
علائم خود بيمار انگاري
افراد خود بيمار انگار از ابتلا شدن به بيماري هاي خاص به شدت هراس دارند يا در اكثر مواقع معتقدند كه مبتلا به بيماري غيرقابل درماني هستند و اين افكار و اعتقادات در حالي است كه واكنش هاي جسماني آن ها سالم است. اين افراد رويدادهاي طبيعي بدن را سوء تعبير مي كنند يا آن ها را بسيار بزرگتر جلوه مي دهند. در واقع تعابير غير واقعي يا نادرست علائم سبب خود بيمارپنداري مي شود.
ضابطه اصلي خود بيمارپنداري، ترس از ابتلا به يك بيماري جدي است.
اين اختلال داراي شدت هاي هذياني نيست و بيمار مي تواند جنبه هاي افراطي ترس هايش را بپذيرد.
افراد مبتلا معمولا در تشريح دقيق نشانه هاي مرضي خود ناتوان هستند و توجه آن ها همواره در جهت ظهور بيماري هاي جديد است.
اين افراد مدام در اينترنت در حال جستجوي علائم و دلايل بيماري ها هستند و مدام وضعيت سلامتي خود را با ديگران مقايسه مي كنند، نگراني شديد در مورد وضعيت سلامتي افراد نزديك و همينطور بررسي مكرر فشار خون و دماي بدن از جمله خصوصيات رفتاري اين افراد مي باشد.
در اين افراد ترس يا اضطرابي كه در اكثر افراد مبتلا به بيماري واقعي وجود دارد ملاحظه نمي شود اما معمولا اشتغالي ذهني مرضي درباره بيماري دارند.
اين اختلال در كتاب راهنماي تشخيصي اختلالات رواني به دو بخش تقسيم شده است:
- اختلال علائم جسماني كه شامل افرادي مي شود كه علائم جسماني خفيفي را مشاهده مي كنند و اين علائم جسماني را به بدترين حالت ممكن تفسير مي كنند و تصور مي كنند كه مبتلا به بيماري صعب العلاجي هستند.
- اختلال اضطراب بيماري كه شامل افرادي مي شود كه علائم جسماني خاصي را مشاهده نمي كنند ولي به طور مكرر نگران هستند كه مبادا به يك بيماري مبتلا شوند.
سه خصوصيت عمده اختلال خودبيمارانگاري
- اشتغال ذهني درباره بدن و اعمال بدن: فرد تمايل به خود - مشاهده گري دارد، نسبت به احساس هاي بدني خود بيش از حد حساس است و هنگامي كه متوجه سمپتوم هاي ناخوشايند و غيرعادي مي شود در ذهنش آژير خطر به صدا درمي آيد.
- فوبياي بيماري (بيماري هراسي): فرد از مبتلا بودن به يك بيماري جدي يا مردن به دليل يك بيماري ناگهاني هراس دارد. در اين افراد ترس از پيري و مرگ نيز وجود دارد.
- ايمان به بيماري (اعتقاد راسخ به مريض بودن): حتي بعد از معاينات مكرر توسط پزشك و قوت قلب هاي بي پايان از سمت دوستان و اعضاي خانواده فرد بازهم باور دارد كه مريض است و پزشك نتوانسته است بيماري او را تشخيص دهد.
البته لازم به ذكر است كه فرد خودبيمارانگار لزوما به طور مكرر به پزشك مراجعه نمي كند، برخي از افراد مبتلا به خود بيمارانگاري، روشي اجتنابي رو به كار مي گيرند و به دليل ترس از روبرو شدن و آگاه شدن از وجود بيماري هاي صعب العلاج در بدنشان، مدام رفتن به دكتر را به تعويق مي اندازند و با اينكه مدام نگران مبتلا شدن خودشان به بيماري خاص هستند از مراجعه به پزشك اجتناب مي كنند. اين افراد مدام سعي مي كنند افكار منفي خود را سركوب كنند اما موفق نمي شوند، در واقع هرچه بيشتر براي سركوب افكار منفي شان تلاش مي كنند و هرچه بيشتر مراجعه به پزشك را به تعويق مي اندازند اضطرابشان شديدتر مي شود.
ملاك تشخيصي اختلال خودبيمارانگاري
- افراد مبتلا به اشتغال ذهني شديد ترس از بيمار شدن و بيمار بودن دارند.
- نشانه هاي جسماني در فرد وجود ندارد و اگر هم وجود دارد بسيار خفيف است و اصلا تهديد آميز نيست.
- اشتغال دهني اين افراد در مورد بيماري به رغم ارزيابي پزشكي و غير منطقي بودن ادامه دارد.
- رفتارهاي فرد در مورد سلامتي بسيار افراطي است.
- اشتغال ذهني فرد در مورد بيماري باعث اختلال در زندگي او شده و در واقع تمام زندگي او را تحت الشعاع قرار داده است.
- نشانه هاي فرد بيشتر از 6 ماه است كه ادامه دارد.
- اشتغال ذهني فرد نسبت به بيماري با نشانه هاي هيچ اختلال ديگري قابل توجيه نيست.
در بين بيماري هايي كه ذهن افراد مبتلا به خودبيمارانگار را به خود مشغول مي كند بيماري سرطان، ايدز و در دو سال اخير كرونا، فراواني بيشتري دارند.
ترس و درگيري ذهني در مورد سرطان در افراد خودبيمارانگار
افرادي كه درگيري ذهني شديد نسبت به سرطان دارند هر نوع علامت ساده اي را مربوط به سرطان مي دانند، به عنوان مثال علائم سرماخوردگي، سردرد، دل درد و هرچيز ديگري را به علائم سرطان ربط مي دهند و به سرعت شروع به سرچ در گوگل در اين مورد مي كنند و با اين كار اضطراب خود را شدت مي بخشند. مثلا اگر در نشانه هاي تومور مغزي نوشته شده باشد كه يكي از علائم سردرد است، فرد خودبيمار انگار با هر سردردي احتمال مبتلا شدن به تومور مغزي را مي دهد و ديگر به اين فكر نمي كند كه سردرد مي تواند دلايل مختلف ديگري هم داشته باشد در واقع اين فرد بدترين حالت ممكن را در نظر مي گيرد.
-
ترس و درگيري ذهني درمورد ايدز
همه ما شنيده ايم كه ايدز از طريق رابطه جنسي پرخطر و استفاده از سرم تزريقي آلوده انتقال پيدا مي كند و در برخي موارد در صورت عدم بهداشت مكان هايي مثل آرايشگاه يا مطب دندانپزشكي از طريق وسايل آلوده در آرايشگاه ها و دندانپزشكي ها امكان انتقال وجود دارد.
افراد خودبيمارانگار بدون اينكه رفتار جنسي پرخطر داشته باشند و بدون اينكه از سرم تزريي آلوده استفاده كرده باشند مدام ترس از ابتلا به ايدز دارند يعني به محض مراجعه به آرايشگاه يا مطب دندانپزشكي دچار ترس شديد و دل مشغولي شديد نسبت به اين مسئله مي شوند در صورتي كه افرادي كه خودبيمار انگار نيستند احتمال رعايت بهداشت در مطب و آرايشگاه را بيشتر از عدم رعايت آن مي دانند و با وجود اطلاعاتي در اين مورد دارند با هربار مراجعه، استرس و درگيري ذهني نسبت به اين مسئله پيدا نمي كنند.
-
ترس از كرونا
بيماري كرونا تاثير بسيار زيادي در زندگي افراد در همه نقاط جهان گذاشت و ترس از بيماري و خودبيمار انگاري را بسيار افزايش داد. مي توانيم بگوييم در حال حاضر خودبيمارانگاري در مورد كورونا يكي از شايع ترين موارد است كه افراد بسياري از آن رنج مي برند. افرادي هستند كه مراقبت هاي بسيار وسواسي دارند ولي در عين حال به شدت در مورد مبتلا شدن به بيماري كرونا نگراني درگيري ذهني دارند و هر نشانه كوچكي را به كرونا ربط مي دهند. طبيعي است كه اين ميزان درگيري ذهني اضطراب و استرس شديدي را به فرد وارد مي كند و زندگي فرد تحت تاثير اين ميزان از اضطراب به شدت مختل مي شود.
رابطه اختلال خودبيمار پنداري با وسواس
اگرچه اين دو اختلال دو بيماري متفاوت از هم هستند اما برخي از علائم اختلال خودبيمار پنداري و اختلال وسواس عملي با يكديگر همپوشاني دارند. به اين صورت كه مي توانيم بگوييم برخي از افراد مبتلا به وسواس به خودبيمار انگاري نيز مبتلا هستند اما لزوما اين مسئله در مورد همه افراد صدق نمي كند يعني نمي توانيم بگوييم كه هر فرد مبتلا به وسواس لزوما خود بيمار پندار است.
علت اختلال خود بيمارپنداري
علت بروز اين اختلال را مي توان با استفاده از سه ديدگاه شناختي، روان پويشي و يادگيري اجتماعي تفسير كرد.
- ديدگاه شناختي: بر اساس ديدگاه شناختي، تعبير نادرست علائم، منجر به خود بيمارانگاري فرد شده است. تحقيقات نشان داده است كه اين افراد آستانه تحمل پايين تري در برابر ناراحتي هاي جسماني دارند و به دليل سوء تعبير علائم و طرح هاي شناختي اشتباه، مدام به خود هشدار بيماري مي دهند.
- ديدگاه روان پويشي: بر اساس اين ديدگاه، اميال پرخاشگرانه و خصمانه نسبت به ديگران، به علائم جسمي تبديل مي شود. در واقع بر اساس اين ديدگاه، خودبيمار انگاري، دفاعي در مقابل احساس گناه، احساس شرارت ذاتي و احترام به نفس پايين است و نشانه اي از توجه مفرط به خود مي باشد و درد و رنج جسمي وسيله اي براي جبران و كفاره دادن (ابطال) مي شود و به صورت استحقاق تنبيه براي كارهاي نادرست گذشته (خواه واقعي، خواه خيالي) تجربه مي شود.
- ديدگاه يادگيري اجتماعي: بر اساس اين ديدگاه، همسان سازي با والدين و ديگر اعضاء خانواده، توجه بيش از حد والدين به كودك، آسيب يا بيماري هاي اوليه دوره كودكي عامل به وجود آمدن اين اختلال مي باشد. طبق ديدگاه يادگيري اجتماعي بيماري هاي جدي يكي از اعضاي خانواده نيز مي تواند دليلي براي بروز اختلال باشد.
استرس و اضطراب شديد و اختلالات رواني ديگر مثل وسواس، اضطراب و افسردگي نيز مي توانند فرد را مستعد ابتلا به اين بيماري كنند.
همچنين اگر خانواده فرد، سابقه اختلالاتي مثل اضطراب و افسردگي و ديگر اختلالات رواني را داشته باشند، نقش ژنتيك را نيز در بروز اين اختلال مي توانيم موثر بدانيم.
منبع : بهترين و سريع ترين درمان وسواس خود بيمار پنداري
برچسب: ،